بررسی مولفههای خلاقیت در کودکان و موانع دستیابی به آن
موضوع «خلاقیت» همواره موضوعى جالب توجه بوده است. از یک طرف همه، خلاقیت را ارزش و نوعى امتیاز میدانیم و از سوى دیگر، بعضاً مردم در زمانهای خاص، رفتار مناسبى با افراد خلاق نداشتهاند. این امر شاید به دلیل ماهیت ذاتی خلاقیت و ویژگى غیرعادى و غیرمعمولش باشد. به راستى خلاقیت چیست و خلاق کیست؟
بچههایى که راهحلهاى جدید و مناسب پیدا میکنند، بچههایى خلاقاند. اما باید دانست که خلاقیت، معادل هوش نیست. بسیارى از بچههاى باهوش خلاق نیستند، اما گاهى با بچههایى سر و کار داریم که به ظاهر بازیگوش و معمولیاند، اما اندیشههاى خلاقى دارند. این دسته از بچهها بر خلاف ظاهرشان، ذهن پیچیدهاى دارند.
خلاقیت در کودکان سه ویژگى بارز دارد:
۱. بچههاى خلاق آمادگى دارند که در پى راه حلهاى غیرمعمول باشند؛
۲. آنان از ابراز عقاید و مفاهیم جدید لذت میبرند؛
۳. آنان از اشتباه کردن نمیترسند.
کودکان خلاق به تمسخرى که ممکن است متعاقب اشتباهشان پیش بیاید، بیاعتنا بوده و اتفاقاً مشتاقند راهحلهایى که احتمال شکست در آنها زیاد است را بیاموزند. شاید مهمترین تفاوت کودکان خلاق با سایر کودکان، در نوع تفکر آنان باشد. بچههاى عادى و معمولى معمولاً از تفکر همگرا استفاده میکنند یعنى براى حل مسئله، ذهنشان را معطوف یافتن پاسخ صحیح مینمایند. در عوض تفکر واگرا که اساس خلاقیت به شمار میآید نوعى فکر کردن است که وقتى یک مسئله داراى چندین پاسخ باشد به کار گرفته میشود.
موانع شکوفایى خلاقیت
۱. اجبار به همنوایى:
اگر فرزندان به اطلاعات و دنبالهروى از روشهاى متداول و قواعد خشک و انعطافناپذیر مجبور و ملزم باشند، بهطور چشمگیرى خلاقیت در آنان نقصان مىیابد. والدین مسلط و قدرتطلب، معلمان و مدیرانى که نظم و انضباط افراطى را بر بچهها تحمیل مىکنند، بهطور نادانسته و ناخواسته زمینهساز زوال خلاقیت مىشوند.
۲. نکوهش:
ابراز عقیده و ابراز راه حلهاى غیرمعمول و خارقالعاده، یکى از نشانهها و مؤلفههاى خلاقیت است. بنابراین نکوهش و تمسخر کودکان خلاق باعث خواهد شد که احساس ارزشمندى آنان کاهش یابد و حالت وسواسى به خود بگیرد. با نکوهش ابراز عقاید کودکان، آنها را مجبور خواهیم کرد که از بیان افکارشان دست برداشته و رفتار جرئتورزانهشان را کاهش دهند.
۳. انتظار پیروزى:
انتظار پیروزى همیشگى و مدام و توقع زیادى والدین، آفت پیشرفت و ترقى کودکان خواهد بود. انتظار پیروزى از هر کوشش، اغلب باعث خواهد شد که بچهها از شکستهایشان دلسرد شده و به دنبال راه حلهاى نو و بدیع نروند. از طرف دیگر، انتظار تشویق و پاداش زیاد نیز باعث افزایش توقع کودکان در هر بار موفقیت خواهد شد. در بلندمدت این امر دید را از شناسایى واقعیتها تحریف کرده و قدرت خلاق ذهن بچهها را از بین مىبرد.
۴. عدم تحمل والدین:
خلاقیت به عبارتى نوعى بازى بیان عقاید و راه حلها، همراه با تمایل به خیالپردازى، ادعا، جسارتورزى و دستکارى در مفاهیم پذیرفته شده است. اغلب بچههاى خلاق حالتى کودکانه دارند و کارهایشان توأم با ریخت و پاش است اما اینها تنها ظاهر قضیه است.
راههاى کمک به رشد خلاقیت:
۱. شرکت در یادگیرى خودانگیخته:
بسیارى از بچهها تحت فشار دیگران (مدیران، معلمان، والدین) هستند. بنابراین تشویقشان براى جهت دادن به یادگیرى چندان آسان نخواهد بود. از این گذشته بسیارى از والدین با شیوههاى یادگیرى خودانگیخته آشنایى ندارند. در برخى موارد هم میترسند اگر به بچههایشان آزادى بیشترى بدهند تا آنان به شیوه خودشان واقعیتها را دریافت و کشف کنند، چیزهاى اشتباهى را یاد گرفته و یا کودکان آنچه را هدف آنان است نیاموزند. والدین، در حقیقت وظیفه دارند بیاموزند که چگونه میتوان آموخت.
۲. قانع نباشند:
کودکان باید اجازه داشته باشند نظرات و افکارشان را تغییر دهند و تا مىتوانند حدس بزنند. بگذارید ذهن و توانایى تجسم و تصور بچههایتان وحشى باشد و به هر سو که مىخواهد برود. از این راه بچهها مىتوانند روابط دستنیافتنى و بعید را دستکارى نموده و به احتمالات ذهنى متعدد دست یابند. باید ذهن کودکان عادت کند که خیلى زود قضاوت نکرده و به اولین و راحتترین راه حل قانع نباشند.
۳. انعطافپذیرى:
باید به بچهها اجازه داد تا دیدگاههاى خود را عرضه کرده و از زاویههاى مختلف به موضوع نگاه کنند، به فرزندانتان بیاموزید براى هر موضوع، نظرات جدیدى یافته و براى هر مسئله، راه حلهاى زیادى را در نظر بگیرند.